متن آهنگ فروشنده تضاد

یه روزایی مثه جمعه ها هست

سیر شدی از غصه با حرف

همه رفیقات رفتند ،کجاس

اونکه باشه پشتت جا عکس !؟

میری بیرون از خونه

چشمات با هرکی رو در روئه

جیبتو می سنجه پر باشه

شیش میشه بات اونکه دیروز بد بوده

همه شهر شدن فروشنده

تو بگو شدی خریداره چی!؟

عشقی که چشم رو تو بسته !

تو هم پی جواب عزیز مریض حاله تی

کله نگاهه خونه به توئه

به یه مدرک که خوبه دکورش

تهش دستور میگیری از اونکه

می گفتی بش فکرت شده دِ مده

کاااش همه دردا می رفت مثل قبل مثل زنگ ورزش

همه هم بازی بودیم ، هیچ نرخی نداشت دوا همه دردت

روزامون همو دور میزنیم ,شبامون سلامتی هم پیک

‌چقدر خدا از یادت میره بازخودشه که به موقع میکنه درکت

آخ

نسله ما فرق داره عوضی

هنر چیه!؟ سربازه وطنی

دو ساله عمرو مُفت بذاری بره

بفهمی بهارتم برف داره بعد از این

حرفامون میده بوی گند

بگو کی نرفته تویه نقش !؟

بگو بهشت زیر پایه کی میرفت!؟

وقتی طرف نرسیده به بلوغ شده زن

دنیامون کیلومتری رفت لایه گووور

وقتی غیرت زد و رفت جایه نون

درسته از خواب بیزار بودیم

نه که نبره دیگه خوابمون

همه کوچه هاتو قدم به قدم

رفتمو موند ازش حسرت به تنم

بگو مرامتو خرجِ کی رفت!؟

که همشو یه جا ازش بخرم

بگو آفتابه ابرایی

پائیز و باده برگایی

دلیل باخته نسل هایی

فقط زمانه مائه که همه اشکات ریخت

هنو همونی که بودی ۲۰ سال پیش

توکه بچه هاتو خوبه میشناختی

الان سرشون پایینِ

حتی جایی که اسمی از ایران نیست