متن آهنگ این بود زندگی پارسا جعفری
Parsa Jafari- Zendegi
زیر نورِ ماه، خالیه کوچه ها
فریادِ بارون میپیچه تووی گوش باد
من اینجا تنهام، خالیه دستام
قافله ها همه رفتن و جا موندم
میخونه ها همه بستن خاموشن
بی بال و بی پر منم
رسوای این شهر منم
ساقی کجایی، بگیر جام شرابم
ببین حال خرابم، بیین …
تو این روزای سرد، تو هم بسوز پای من
فقط میخوام بهم بگی، این بود زندگی
چرا الکلا منو خفه نکرده بازم؟
اصن به من نمیاد بخوام یه برنده باشم
چرا شعرام دیگه واسم مرهمی نیس
میخوام بفروشم قیمت کلمه هاچند؟
زر میزدن ضایع بود زندگیو ندیدن
نور بده بگم ندید ناله هامو کسی نه
دایه ی دیوانه ترین درد من میشدن
گاهی گم میکنم بغض تو گلومو عمیقا
این واژه ها که ظاهرا یه زندگی میسازن
از باطنشون بگم مثل حس من میبازن
داستان تلخ منو بیخیال بشین
من زندگیمو با این دل شکسته میسازم
شکست، هرچی که زیر دست من بود
شکست، کمرِ من زیر چرخ گردون
بخند، لبخندا صورتک توان
بخند، میبرمت پیش نسل مغرور
صف میکشن ناکسا قلب منو جر بدن
درد میکشم ناجیا درد منو کز بدن
ساقی تویی یاغی منم پیک بریز باقی منم
درد دارم گاهی فقط راه برم با کی اصن؟
راضی ترم اگه بکشین عقب و بشین دور ازم
این زندگی ذوقمو کرد کور همش رو صورتم
رد پای لبخند گمه همه آرزوهام حسرت شده
کاش بشه ته تاریکیا ببینم یه نمه نور فقط
حیف نبوده زندگیم باب میل
ما همون آدم بده ی قصه ایم جالبه
جالبه که خیابون و کفشام رفیقن
در دارم تو سینه و لبهام نمیگن
ساقی کجایی، بگیر جام شرابم
ببین حال خرابم، بیین …
توو این روزای سرد، تو هم بسوز پای من
فقط میخوام بم بگی، این بود زندگی
بشنو | صدای نسل نو
دسترسی سریع
شبکه های اجتماعی
“بشنو”، سایتی برای علاقمندان به موسیقی است که بهترین و جدیدترین آثار را ارائه میدهد و به خوانندگان با استعداد فرصت نمایش آثار خود را در سطح جهانی میدهد. #بشنوموزیک